فدات
مای لاو
؟!؟!؟!؟!
سلام ببخشید خیلی دیر کردم نه؟؟ اومدم یه خبر خوب بدم و برم... حدسسسسس؟؟؟!!! . . . . . . . . . نهههههه نمیگم میخوام یکم بپیچونمت!!! ادامه مطلب منتظرتم... وای خدایا شکرررررررت!! همونطوری که انتظار داشتمممم...معدل....این ترمم...هم. ... 20شد!! سپااااااس خدای بزرگ من که شنوای تمام حرفهایم و شاهد تمام زحمت هایم بودی. ممنون که سر زدی... ...
نویسنده :
✿مـــــــMaedeـــــــائــــده✿
9:29
این دختر اگر بخوابد می میرد
این دختر اگر بخوابد می میرد خواب برای هر انسانی لذت بخش است زیرا تمام خستگی ها با خواب راحت از بین می رود و یک جان تازه وارد بدنمان می شود. شاید نتوان کسی را پیدا کرد که از خواب بیزار باشد اما افرادی هستند که به علت بیماری نمی توانند از خواب لذت ببرند. به گزارش ایران ناز: “جوی ویس” دختر بچه 6 ماهه ایست که روزانه باید به مدت 21 ساعت به یک دستگاه خاص متصل باشد تا زنده بماند و کمی ازخواب لذت ببرد. این دختر به بیماری نادری به نام “تارکوتومی” دچار شده است که در دنیا کمتر از 1000 نفر به آن مبتلا هستند. این مشکل باعث می شود تا بیمار نتواند بخوابد زیرا خوابیدن یک ریسک بزرگ و جنگی میان ز...
نویسنده :
✿مـــــــMaedeـــــــائــــده✿
17:52
خدا
وقتی خدا از پشت دستهایش را روی چشمانم گذاشت از لای انگشتانش آنقدر محو تماشای دنیا شدم که فراموش کردم منتظر است تا نامش را صدا کنم ... وقتی تنها میشوی بدان خدا همه را بیرون کرده تا با تو تنها باشد ... ...
نویسنده :
✿مـــــــMaedeـــــــائــــده✿
17:22
ستاره ی آسمانی
نـᓅــω عـᓄـیـــᓆ
نـᓅــω عـᓄـیـــᓆ: بلاخره بعد از چهار هفته امتحان، مدرسه هامون تموم شد امیدوارم این ترم هم مثل ترم پیش معدلم بشه البته با دعاهای شما... واسه همتون آرزوی موفقیت دارم... ❉ *.¸¸.*✳*.¸¸.*❄*.¸¸*❆ *.¸¸.*❄.¸¸.*✳*.¸¸.*❄*.¸¸*❆ تابستون خوبی داشته باشین.. التماس دعا.. ...
نویسنده :
✿مـــــــMaedeـــــــائــــده✿
11:20
تولد ماه
یه داستان قشنگ توسط خودم.البته بگم این داستان تخیلیه..بخونید خیلی قشنگه: تولد ماه همیشه وقتی که بچه تر هستیم شاید چیزی به نظرمان خیلی عجیب بیاید و در آخر وقتی متوجه همه چیز شدیم ممکن است به تفکرات خودمان بخندیم!! من هم می خواهم یکی از خاطرات خردسالی ام را برایتان تعریف کنم: در یک شب مهتابی از پنجره اتاقم به بیرون نگاه کردم. نفسی عمیق کشیدم و به آسمان خیره شدم. ناگهان یک هلال نورانی سفید دیدم که در کنار ستاره ها نشسته بود. آن موقع بار اولم بود که ماه را می دیدم، بخاطر همین کمی برایم عجیب به نظر آمد. اولش فکر کردم شاید خورشید پشت صورتکی قایم شده است تا با من شوخی کند. اما خورش...
نویسنده :
✿مـــــــMaedeـــــــائــــده✿
14:17